به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: بیشک نوشتن و تهیه گزارش درباره آسیبهای اجتماعی، آن هم درباره دانش آموزان یعنی فرزندان خودمان، از سختترین کارهای یک خبرنگار است. چگونه میتوان نوشت سن اعتیاد، مصرف سیگار و مشروبات الکلی به زیر ۱۵ سال رسیده است. همه ما حتما در کوچه و خیابان بارها دیدهایم، پسرکان و دخترکانی را که برخی از آنها احتمالا ۱۳-۱۲ سال بیشتر ندارند و هر یک دود سیگار هوا میکنند و معلوم نیست آیا در ماجراجوییهایشان به همین سیگار بسنده میکنند یا نه؟!
قطعا پاسخ این پرسش، منفی است؛ چون همه تقریبا با آسیبهایی که متوجه این نسل است، آشناییم و بلکه دیده، شنیده یا خواندهایم.
همان طور که روز گذشته هم باقرزاده معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش این گونه اظهار نگرانی کرد: وضعیت شیوع آسیبهای اجتماعی میان دانشآموزان نگرانکننده است و ۱۱ آسیب آنها را تهدید میکند که کرونا و فضای مجازی سبب تشدید آسیبها شد.
معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش گفته است: به طور مثال کاهش تابآوری، اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد به دخانیات، بزه، خشونت، بیاخلاقی فردی و اجتماعی در میان دانش آموزان تشدید شده است که بیتوجهی والدین، فقر، موضوعات اقتصادی، کاهش ایمان، امید و هویت از دلایل آن است. او این آمارش را روی هوا نمیگوید؛ چراکه این آمارها نتایج یک غربالگری است: «در طول سال تحصیلی در سه سرفصل، پیشگیری و خودمراقبتی، فرهنگسازی و شناسایی و درمان ۱۶ میلیون دانش آموز را به همراه اولیا و معلمان آموزش دادهایم. امسال حدود ۳ میلیون دانش آموز غربالگری شدند و سطح آنها در زمینه آسیبهای اجتماعی مشخص شده است. ۱۰ هزار سوال دانش آموزان از طریق سامانه شاد ثبت شده و پاسخ به این پرسشها زمینه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی را فراهم میکند.»
اما برای این که موضوع را از منظری کلانتر بررسی کنیم، به تازهترین آمار دکتر غلامرضا حیدری، رئیس مرکز تحقیقات پیشگیری و کنترل دخانیات دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، که در خردادماه اعلام کرد، مراجعه میکنیم. او ضمن ابراز تأسف از کاهش سن شروع مصرف دخانیات در دو دهه اخیر در کشور، گفت: «در دهه ۴۰، سن شروع مصرف سیگار در کشور ۳۰ سالگی، در دهه ۵۰ حدود ۲۵ سالگی و در دهه ۷۰ زیر ۱۸ سال بود؛ اما امروز به ۱۳ تا ۱۵ سالگی رسیده است.»
در سایر آسیبها نیز شرایط به همین گونه است. برای نمونه هفته گذشته اخبار مسمومیت و جانباختن تعدادی از افراد یکی از شهرهای کشورمان به دلیل مصرف مشروبات الکلی در رسانهها و فضای مجازی منتشر شد که روزنامه هممیهن ۳۰ خرداد درباره این حادثه نوشت: «مسمومشدهها و فوتیها ۱۶ تا ۶۴ ساله و بیشترشان در شهر... بودند. این افراد با مرگ مغزی یا کاهش سطح هوشیاری شدید جانشان را از دست دادند. حتی برای برخی از آنها دستگاه ونتیلاتور استفاده شد، اما دوام نیاوردند. بیشتر افراد فوت شده ۲۰ تا ۳۰ ساله و اغلب هم مرد بودند.»
اگرچه کارشناسان از جمله رئیس مرکز تحقیقات پیشگیری و کنترل دخانیات دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی معتقدند، کاهش سن ابتلا به آسیبهای اجتماعی الگویی جهانی دارد و در تمامی کشورها، وضعیت به همین گونه است؛ اما به طور قطع متخصصان حوزههای جامعه شناسی، رفتارشناسی و روانشناسی پیشنهادها و راهکارهایی برای مقابله با این آسیبها و ایمن سازی نوجوانان و جوانان از این خطرات دارند.
باقرزاده، معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش خود چنین دیدگاهی دارد: به شدت نیازمند شناخت نسلهای جدید هستیم و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بسیار حائز اهمیت است. اولیا و والدین از شناخت آسیبهای اجتماعی دور هستند و امسال ما بنا داریم معلمان و اولیای دانشآموزان را در زمینه شناخت این آسیبهای اجتماعی تقویت کنیم.
از همین رو، قرار است در دانشگاه فرهنگیان ویژه نومعلمان، دو واحد شناخت آسیبهای اجتماعی برای آموزش این نومعلمان تدریس شود.
از دکتر مجید ابهری، رفتارشناس و استاد دانشگاه میخواهیم موضوع افزایش آسیبهای اجتماعی در میان نوجوانان و جوانان را برایمان بررسی و دیدگاهش را بیان کند که میگوید: نمیتوان همه تقصیرات را درباره افزایش آسیبهای رفتاری و اجتماعی این نسل، متوجه دولت و نهادهای دولتی دانست. اما در عین حال مشکلات اقتصادی و معیشتی باعث کمتوجهی خانوادهها به فرزندانشان شده است؛ به نوعی خانوادهها همه مسئولیتهای رفتاری را به گردن دولت و مدرسه انداخته اند.
ابهری میگوید: از سوی دیگر تهاجم نرم دشمن علیه ما، شبکههای ماهوارهای، فضای مجازی، پایین آمدن سن استفاده از دستگاههای هوشمند و عرضه فراوان مواد مخدر صنعتی و سنتی از دیگر مواردی است که باعث افزایش چشمگیر آسیبهای فردی و اجتماعی شده است و متاسفانه روز به روز هم بیشتر میشود.
راهکار دکتر ابهری چنین است: در گام نخست، خانواده باید در کنار آموزش و پرورش، نهادهای فرهنگی و آموزشی و رسانهها به صورت متحد درجهت مقابله با این آسیبها حرکت کند. خانواده به عنوان موثرترین نهاد در این امر، نباید از نقش و تاثیرگذاری خود بکاهد و این نقش را برونسپاری کند. همچنین نهاد آموزش و پرورش نیز تلاش کند، نقش مشاوره خانواده و دانش آموز را به افراد کارآمد، متخصص و دلسوز بسپارد. هم اکنون، متاسفانه آموزش و پرورش آنطور که باید، در این امر کارآمدی ندارد و همانطور که میبینیم امروز با آسیبهای متعدد اجتماعی در میان دانش آموزان مواجه هستیم.